چگونه یک سلبریتی بلندگوی سیاسی میشود؟
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۵۳۴۸۶
کانون توجه بودن به افراد مشهور قدرت قابل توجهی برای تأثیرگذاری بر برنامههای سیاسی میدهد.
به گزارش ایسنا، جام جم گزارش داد: از سال۱۹۶۰ بیشتر پژوهشگران علوم ارتباطات بهدنبال پاسخگویی این پرسش بودند که چرا نظرات سیاسی افراد غیردانشگاهی مثل بازیگران، ورزشکاران و خوانندگان بر مردم تاثیرگذار است؟
فرانچسکو آلبرونی جهت پاسخ به این سؤال درسال۱۹۶۲ اعلام کرد که دو دسته از افراد در جامعه، بنا بر ویژگی کانون توجه spotlithing قدرت نفوذ دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پدیده ورود سلبریتیها به دنیای سیاست
موضوعی که امروزه سیاست را بهدلیل ظاهری زیبا تبدیل به بخشی از صنعت و سود برای ثروتمندان و قدرتمندان کرده است. قدرتمندانی که فقط از طریق ستاره بودنشان و نه تخصص، دارای تاثیرگذاری بالا بر مردم هستند و همین خمیرمایه صنعت سلبریتی شد تا نقشهایی را بین حاکمیت و مردم بازی کنند. گاه این نقشها گسلها را پرمیکرد و گاهی هم از آن یک بحران بزرگ میساخت. موضوعی که جی نونس با یک مثال در مقاله سال ۲۰۲۱ خود چنین توضیح میدهد: «اگر خبرنگاری یادداشت خبری خود را فقط بر موضوع آبوهوایی ببندد، شاید به میزانی بازدید داشته باشد، اما اگر به آن، چاشنی مسأله مهم جورجکلونی را اضافه کند؛ این به مراتب بیشتر دیده خواهد شد.».
پس در اینجا یک سلبریتی با استفاده از اعتبار و چهره کاریزماتیک خود یک خبر را بیشتر برجسته میکند که این روش اکنون با عنوان «نخبهگرایی دموکراتیک» شناخته میشود، زیرا ستاره محبوب حالا جدا از ویژگیهای اکتسابی خود، با تکیه بر رسانهها بهویژه شبکههای اجتماعی بیشتر جلوی چشمها رژه میرود. اوست که راحت میتواند بگوید اکنون چه موضوعی میتواند خبر اصلی باشد؛ و در اینجا خطر با حذف حلقهها و مکانیسمهای نظارتی آغاز میشود که این یعنی دیگر حفاظت از دموکراسی سخت خواهد شد؛ بنابراین با تولید قالبهای «ساده، درام و خلاصه» از سلبریتیها در رسانه، مفهوم رهبران نخبه دیگر رنگی ندارد و جایگزین آن چهرههای محبوبی هستند که تنها کار دشوارشان حفظ کانون توجه بودن خودشان در پیش چشم مردم است. کانون توجه اهمیت بسیاری برای اشخاص مشهور دارد و آن از ویژگی اعتبارشان یک مقوله جدا محاسبه میشود. مقاله «سیاست سلبریتیها و نخبهگرایی دموکراتیک» تفاوت این دو مسأله را اینگونه تشریح میکند که: «کسانی که مورد توجه دیگران هستند، بستری برای شنیده شدن شهادتشان دارند. بدون این بستر، اهمیتی ندارد که مردم چقدر شهادت خود را معتبر ببینند، زیرا شنیده نخواهد شد. کانون توجه بودن به افراد مشهور این توانایی را میدهد که توجه خود را به سمت دیگران هدایت کنند. این بدان معناست که حتی اگر افراد سلبریتی را معتبر ندانند، سلبریتی همچنان میتواند با معطوف کردن توجه خود به افرادی که آنها را معتبر میداند، بر باورهای آنها تأثیر بگذارد. کانون توجه بودن به افراد مشهور قدرت قابل توجهی برای تأثیرگذاری بر برنامههای سیاسی میدهد. به عنوان مثال، یک تحلیل رسانهای در مقیاس بزرگ از انتخابات سال ۲۰۱۶ آمریکا نشان داد که دونالد ترامپ از مشخصات سلبریتی خود برای تنظیم مؤثر دستور کار سیاسی استفاده کرده است. در حالی که پوشش رسانهای ممکن است دیدگاه ترامپ را منعکس نکرده باشد، اما بر موضوعاتی تمرکز میکند که ترامپ میخواست بر آنها تمرکز کند». بنابراین، سلبریتیها با استفاده از ویژگی کانون توجه در رسانهها بر اعتبارشان در چشم مردم افزوده میشود.
آیا سلبریتیها توانایی گفتمانسازی را دارند؟
سوالی که در فصلنامه مطالعات سیاسی سال۲۰۲۱ توسط آنتونی. جی نَونس مطرح شد؛ پژوهشگری که میخواست چگونگی تاثیرگذاری نظرات بازیگران را بر خبرنگاران و رسانههای بزرگ بررسی کند. بهاین خاطر از نظریه «انتقال معنا»ی گرانت مک کراکن در پایه مقاله خود استفاده کرد که میگفت: «یک سلبریتی با انتقال معنای خود بر هر موضوعی میتواند ضریب اهمیت آن را تا چند برابر افزایش دهد.» نظریهای که درسال۱۹۸۶همزمان با بزرگ شدن ستارهها در جامعه آمریکا برجسته شد و بر تاثیرگذاری آنان در نوجوانان و جوانان صحه میگذاشت. اما در نگرش نَونس هنوز چگونگی آن مشخص نبود و به این خاطر از نتیجه آزمایش گروه هلندی در سال ۲۰۱۰ استفاده کرد. این گروه متشکل از بازاریابیهای تحقیقاتی بودند که میخواستند از چگونگی تاثیر نظرات ستارههای اینستاگرامی بر افزایش فروش محصولات سردربیاورند. آنان فهمیدند که نقش اوربیتوفرونتال مغز در اینجا موجب بیان احساسات و ارزیابی از افراد مورد علاقه میشود. یعنی وقتی چهره محبوب شما سخنی یا تبلیغی از موضوعی میکند، شما بهسبب دستور قشر میانی مغزتان، آنرا میپذیرید. پس نظریه انتقال معنا با قالب انتقال عاطفه مثبت درست بود که از ستارهها به مخاطبانشان دریافت میشد. این انتقال عاطفه نیازمند دو ویژگی کشف شده از سوی جامعهشناسان بود: یکی، اعتبار و دیگری میزان محبوبیت و علاقه به سلبریتی است. اولی در مطالعه گروههای تحقیقاتی ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ مکرر به اثبات رسید و دومی هم بسته به چهره یا کاریزما بودن در پژوهش سال ۲۰۱۸ تایید شد؛ مسألهای که با چرایی انتخاب ترامپ و زلنسکی مورد سؤال مقاله «سیاست سلبریتیها و نخبهگرایی دموکراتیک» بود.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: آمریکا انتخابات سال 2016 آمریکا انتخابات ۱۴۰۲ آمريكا مجلس شورای اسلامی سلبریتی ها رسانه ها ستاره ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۵۳۴۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلبریتی تراز یعنی پهلوان رزاز
فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای را با نامداران و قهرمانانش باید شناخت و شناساند. یکی از برترین پهلوانان این حوزه که تاریخ به خود دیده «سیدحسن رزاز» است. در این گزارش کمی به شخصیت و مرام او میپردازیم.
نامی که ما را به کاوش وا داشت
اردیبهشت ۱۴۰۱، وقتی برترینهای یکصد سال ورزش ایران در جشنوارهای با همین نام معرفی و تقدیر شدند، شاید بسیاری از ما که اطلاعات چندانی از ورزشهای باستانی و پهلوانان آن نداریم، انتظار داشتیم نام «غلامرضا تختی» را بهعنوان «برترین پهلوان قرن» ببینیم.
اما «سیدحسن رزاز» این جایگاه را از آن خود کرده بود. کسی که «جهانپهلوان تختی» دربارهاش گفته بود «من هرچه دارم از آقا سیدحسن رزاز دارم.» این مرد کیست که جهانپهلوان شهیر ما خود را وامدار او میداند؟
نام و نشانش را که پرسوجو کنید، از زورخانهایها و باستانیکاران سرشناس تقریباً کسی نیست که او را یک اسطورهٔ اخلاقی و «جهانپهلوان» نداند.
اما گویی غبار زمان آنچنان بر چهرهٔ این شخصیت مهم مردمی نشسته که رهبر انقلاب هم به شناخت و معرفی او توصیه کردهاند «سیدحسن رزاز و... که پهلوانهای جوان ما حتماً شرح حال اینها را در کتابها و مجلات خواندهاند، اینها چهرههای معروف ورزش باستانی هستند که در طول تاریخ گذشته حضور داشتند. ببینید و معلوم کنید که اینها که بودند و چهکار کردند. اینها مردان متدینی بودند.»
پهلوان قهرمان، روحانی مردمی، مبارز سیاسی
«سیدحسن شجاعت» که به خاطر شغل پدرش (برنجفروشی) به «رزاز» معروف است، سال ۱۲۵۷ در تهران به دنیا آمد. او بخشی از دوران قاجار و پهلوی را دید و نهایتاً در سال ۱۳۲۰ مسموم شد و با مرگی مشکوک چشم از دنیا رفت. او نه فقط پهلوان و کشتیگیری ماهر، بلکه قهرمان دلها و مصلح محله، و خانهاش خانهٔ امید مردم بوده است.
«اردشیر آلعوض» تاریخپژوه و محقق فرهنگ عامه میگوید «او در جوانی برای ادامهٔ تحصیل به حوزهٔ علمیهٔ نجف میرود و بعد از کسب علم در محضر بزرگان حوزه و با پیشنهاد آخوند خراسانی به تهران مهاجرت میکند. نظر آخوند خراسانی این بود که مقبولیت سیدحسن رزاز بین مردم بهکار مشروطهخواهان میآید... او در جریان سفر به تهران حامل پیام مهمی برای مشروطهخواهان بوده و از آنجا که آخوند خراسانی مدافع انقلاب مشروطه بود احتمالاً در تأیید فعالیت مشروطهخواهان در تهران نامهای نوشته بوده که باید به دست آنها میرسید.»
پس میتوان علاوه بر پهلوان و روحانی، مبارز سیاسی را هم بر ویژگیهای سیدحسن رزاز افزود.
پهلوان ایرانی که نامش جهانی شد
«علی جعفرنژاد» یک جهانگرد ایرانی و کسی است که سال ۱۳۹۵ خانهٔ پهلوان رزاز در محلهٔ عودلاجان را خریده و با کمک مهندسان سازمان میراث فرهنگی آن را مرمت کرده است. او وقتی متوجه میشود خانهای که خریده متعلق به «سیدحسن رزاز» بوده، شروع به تحقیق دربارهٔ او میکند. در جریان مطالعه متوجه میشود پهلوان شهرت جهانی داشته است.
این شهرت به ماجرای مبارزهٔ او با یک کشتیگیر هندی به نام «کاهوتا» برمیگردد که در جهان بیرقیب بوده است. وقتی وارد ایران میشود و رسماً حریف میطلبد، سیدحسن رزاز برای مبارزه معرفی میشود. سیدحسن، کاهوتا را خاک میکند، ولی او نمیپذیرد تا اینکه سیدحسن دوباره او را شکست میدهد.
با این شکست، کشتیگیر هندی تمام مدالهایی را که در رقابت با پهلوانهای سرشناس جهان گرفته بود به سیدحسن رزاز تقدیم میکند و میگوید «از امروز تو جهانپهلوان هستی.»، اما سیدحسن قبول نمیکند. این خبر در دنیا میپیچد و هنوز در روسیه، هند، عراق، آلمان، سوئد، عربستان و... سیدحسن رزاز را بهعنوان پیشکسوت کشتی میشناسند.
پهلوان رزاز در مسابقات خارجی بسیاری شرکت داشته و معمولاً جوایز و درآمدهای حاصل از حضور در این مسابقات را در امور خیریه صرف میکرده است. آلعوض با بیان این نکته میگوید «در جریان انقلاب مشروطه، پهلوان رزاز به دلیل همصدایی با مردم، حدود ۴ ماه دستگیر و در باغشاه حبس و مجازات شد. هرچند به دلیل منش پهلوانی و شجاعت و نیکوکاریاش آنقدر میان مردم محبوب شده بود که محمدعلیشاه به دلیل اعتراضات و فشار افکار عمومی مجبور شد این پهلوان نامی را از زندان آزاد کند.»
یکی از فیلمهای برگزیدهٔ جشنوارهٔ عمار ۱۴۰۲ مستندی دربارهٔ پهلوان رزاز با نام «آخرین زنگی زمانه» است. «سیدجمال عودسیمین» تهیهکنندهٔ این مستند که از طریق یک کتاب با سیدحسن رزاز آشنا شده میگوید «وقتی آن کتاب را خواندیم، با این نکته مواجه شدیم که چقدر سلبریتیهای جامعهٔ ایرانی در گذشته متفاوت از امروز بودهاند. این سوژه برایمان مسأله شد که چقدر افرادی که آن زمانها به شهرت میرسیدند و معروف میشدند، با چهرههای امروز متفاوت بودهاند. سیدحسن رزاز در واقع سلبریتی زمان خود بود.»
مرگ مشکوک یک قهرمان مردمی
«مهرداد خاکی» کارگردان این مستند دربارهٔ وفات این قهرمان پهلوان میگوید «اصل ماجرای مرگ سیدحسن هنوز هم مبهم است و معلوم نیست به دست چه کسی به قتل رسیده. اما اینکه او به واسطهٔ سم، مسموم شده واقعیت دارد. عدهای میگویند رضاشاه او را به قتل رسانده و عدهای دیگر برخی جریانات سیاسی آن روز را به این ماجرا مربوط میدانند. فارغ از اینکه عامل این کار چه کسی بوده، ما شاهد فروریختن یک کوه بودیم.»
خانهٔ زیبای این پهلوان نامدار در محلهٔ عودلاجان اکنون به یک هاستل برای گردشگران خارجی تبدیل شده و گردشگران ایرانی هم میتوانند از آن دیدن کنند.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی